تصاویر زیبا از وقتی که مخ انسان اجاره داده میشود!
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
5 | 361 | 98love |
![]() |
165 | 2793 | samavar |
![]() |
162 | 1205 | amirali1380 |
![]() |
10 | 295 | amirali1380 |
![]() |
28 | 868 | aram |
![]() |
9 | 321 | samavar |
![]() |
6 | 271 | samavar |
![]() |
17 | 1233 | samavar |
![]() |
4 | 270 | samavar |
![]() |
15 | 341 | samavar |
تصاویر زیبا از وقتی که مخ انسان اجاره داده میشود!
سلام بر تو میدونم که صدامو شناختی پس خودمو معرفی نمیکنم
شایدم نشناختی، منم غضنفر
آااه ای عشق من، چند روز که دلم برات گرفته و گلبم مثل یه ساعت دیواری هر دقیقه شصت لیتر آب را تقسیم بر مجذور مربع میکنه، حالا بگو بقال محل ما چند سالشه؟
امروز یاد آن روزی افتادم که تو من را دیدی و یک دل نه صد دل من را عاشق خودت کردی. یادت میآید؟
ای بابا عجب گیجی هستی، یادت نمیآید؟
خیلی خنجی، خودم میگم. اون روز که من زیر درخت گیلاس سر کوچه، لبو کوفت میکردم با بربری. ناگهان پدرت تو را با جفتک از خانه بیرون انداخت و من مثل اسب به تو خندیدم، خیلی از دست من ناراحت شدی. ولی با عشق و علاگه به طرف من آمدی. خیلی محکم لگدی به شکم من زدی و رفتی. آن لگد را که زدی برق از چشمانم پرید و حسابی عاشقت شدم.
از آن به بعد هر روز من زیر درخت گیلاس میایستادم تا تورا ببینم، ولی هیچوقت ندیدم. اول فکر کردم که شاید خانه تان را عوض کردید ولی بعدا فهمیدم درخت گیلاس را اشتباه آمده بودم.
یک گاب عکس خالی روی میزم گذاشتم و داخل آن نوشتم “عشقم” هروقت آن را میبینم به تو فکر میکنم و تصویر تو را به ذهن میآورم. اینم بگم که من بدجوری گیرتیم هااااااااا ! مثلا همین دیروز داداشم داشت به گاب نگاه میکرد، دو تا زدم تو سرشو بهش گفتم مگه تو خودت ناموس نداری به دختر مردم نگاه میکنی؟
راستی این شمارهای که به من دادی خیلی به دردم خورد. هر روز زنگ میزنم و یک ساعت باهات درد دل میکنم و تو هم هی میگی “مشترک مورد نظر در شبکه موجود نمیباشد” من که میدونم منظورت از این حرفا چیه!! منظورت اینه که تو هم به من عشق میورزی، مجه نه!؟
یه چیزی بهت میگم ولی ناراحت نشی، گوساله! این چه وضع ابراز عشقه؟
ناراحت شدی؟ خاک بر سر بی جنبت!! آدم انقد بی جنبه؟
ولی میدونم یکی از این روزا سرتو میندازی پایین و عین بچهٔ آدم میای تو خونهٔ من، راستی خواستی بیای ده تا نون بربری هم سر راهت بجیر!
یه روزی میام خواستگاریت، میخوام خیلی گرم و صمیمی باباتو ببوسم و چندتا شوخی دستی هم باهاش میکنم که حسابی اول زندگی باهم رفیق بشیم، راستی کلهٔ بابت مثل نور افکن میمونه. بعد عروسی بهش بجو خیلی طرف خونهٔ ما پیداش نشه. من آدم کچل میبینم مزاجم بهم میریزه!
چند وقت پیش یه دسته گل برات از باغچه کندم که سر کوچتون دادمش به یه دختر دیگه، فچر بد نکن!
دختر داشت نگاهم میکرد منم تو رودرواسی جیر کردم گل رو دادم بهش، اونم لبخند ملیحی از ته روده اش به من زد. درسته دختره از تو خیلی خوشگل تر بود ولی چیکار کنم که بیخ ریش خودمی.
راستی من عاشق قورمه سبزی ام (البته بعد از تو) اگه برام خواستی درست کنی حواست باشه، بی نمک بشه، بسوزه ، بد طعم بشه همچی لگدی بهت میزنم که نفهمی از من خوردی یا از خر!
خلاصه اینکه بی قراری نکن، یه خط شعر هم برات گفتم. خوشت اومد اومد، نیومد به درک!
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
فکر نکن یاد تو بودم، داشتم اونجا ول میگشتم
داماد : موجودیست مظلوم، قبل ازدامادی منت بسیار کشیده، بسیار گردن کج کرده تا سر انجام بعله را گرفته،اما همواره انگ به غلامی پذیرفته شدن را به همراه داشته و خانواده ی عروساورا به عنوان عضوی تحمیلی دانسته و به رسمیت نمیشناسند.
پدر زن : موجودیست از جنس داماد،اما آبش با داماد در یک جوی نرفته و همواره به داماد به چشم دزد ناموس نگاهمی کند که دختر دردانه اش را از چنگ بابا درآورده...
برادر زن : موجودیست دو رو از جنسداماد، غالباً سیاست یک بام و دو هوا را دارد، برای داماد از جنس پدرزنبوده و در جایی دیگر خود داماد است و به مشقات دامادی گرفتار.
خواهر زن : از او به عنوان نان زیر کباب هم یاد شده، نقشی دوگانه دارد، گاه مرهم درد است و گاه سوهان روح.
باجناق : همسر خواهر زن را گویند،موجودیست منافق و رقیبی سرسرخت و ملاکی برای سنجش و قیاس، اعمال و رفتارشهمواره بر زندگی شما سایه افکنده و بر روی اعصابتان پارازیتهایی با طول موجمتوسط ارسال میکند. آهنگ تغییر در زندگی شما تابعیست جبری از تغییراتزندگی او، که بر اساس میزان و کیفیت تغییرات مورد سنجش قرار میگیرید.
و اما
مادر زن : وزیر جنگ، مسئولبراندازی نرم، حاکم خانوادهی همسر، مخرج مشترک نظر اعضای خانوادهی همسر کهاز نفوذی ویژه برخوردار بوده و اگر با سیاست دم او را ببینید همهی مشکلاتسهل میشوند و در غیر این صورت زندگی به کامتان تلخ گشته و به این نتیجهخواهید رسید که ازدواج بزرگترین اشتباه یک مرد است !
و سر انجام
بچه 9 ساله الان
کامپیوتر داره
اینتزنت داره
فیسبوک داره
توییتر داره
ایکس باکس داره
پی اس تری داره
آیفون داره
ویدیو سی دی داره
موبایل داره
آیپاد داره...
1- کشیدن بقیه کمربند ایمنی راننده و نگهداشتن آن هنگام مشاهده افسر راهنمایی و رانندگی
2- دادن شماره تلفن راننده به سرنشینان خودروی بغلی
3- تعویض دنده هنگامی که راننده در حال مکالمه با تلفن است
4- تیکه انداختن به عابرین پیاده
5- جیغ زدن هنگام عبور از داخل تونلها
6- فحش دادن به دیگر رانندگان بخاطر رانندگی بد آنها
7- تشویق راننده برای لایی کشی
8- فحش و نفرین به راننده موقع عبور از روی دست اندازها
9- خوابیدن با صدای خروپف زیاد در جاده ها
10- ایجاد قوت قلب برای راننده هنگام دعوا
11-... و در نهایت انجام مجلس کفن و دفن راننده ..
گفتم: سلام خواجه، گفتا: علیک جانم
گفتم: کجا روانى ؟ گفتا: خودم ندانم
گفتم: بگیر فالى، گفتا: نمانده حالى
دایم اسیر گشتم در بند بیخیالى
گفتم که: تازه تازه شعر و غزل چه دارى
گفتا که: می سرایم تکنو ،رپ و سواری!
گفتم: کجاست لیلى ، مشغول دلربایى ؟
گفتا: شده ستاره در فیلم سینمایى
گفتم: بگو ز خالش، آن خال آتش افروز
گفتا: عمل نموده، دیروز یا پریروز
گفتم: بگو زمویش، گفتا: که مِش نموده
گفتم: بگو ز یارش، گفتا: ولش نموده
گفتم: چرا، چگونه؟ عاقل شدست مجنون؟
گفتا: شدید گشته معتاد گرد و افیون
گفتم: کجاست جمشید؟ جام جهان نمایش؟
گفتا: خریده قسطى یک ال سی دی به جایش
گفتم: بگو ز ساقى حالا شده چه کاره
گفتا: شده پرستار یا منشى اداره
گفتم: بگو ز زاهد، آن رهنماى منزل
گفتا: که دست خود را بردار از سر دل
گفتم: ز ساربان گو با کاروان غمها
گفتا: آژانس دارد با تور دور دنیا
گفتم: بکن ز محمل یا از کجاوه یادى
گفتا: پژو ، دوو، بنز ،کمری نوک مدادى
گفتم که: قاصدت کو؟ آن باد صبح شرقى
گفتا که: جاى خود را داده به فکس برقى
گفتم: بیا ز هدهد جوییم راه چاره
گفتا: به جاى هدهد دیش است و ماهواره
گفتم: سلام ما را باد صبا کجا برد
گفتا: به پست داده ، آوُرد یا نیاوُرد ؟
گفتم: بگو ز مشکِ آهوى دشت زنگى
گفتا که: ادوکلن شد در شیشه هاى رنگى
گفتم: سراغ دارى میخانه اى حسابى
گفت: آن چه بود از دم ،گشته چلوکبابى
گفتم: سراغ دارى میخانه اى حسابى؟
گفت: آنچه بود از دم ،گشته چلوکبابى
گفتم بیا دوتایی ،لب تر کنیــــم پنهان
گفتا :نمی هراسی از چوب پاسبانان؟
گفتم :شراب نابی ،تودست و پانداری؟
گفتا: که جاش دارم، وافــــــور با نگاری
گفتم: بلند بوده موی تو آن زمان ها !
گفتا: به حبس بودم،از ته زدند آن ها
گفتم: شما و زندان؟حافط ما رو گرفتی؟
گفتا: ندیده بودم ،"هالو" به این خرفتی!!
همان روزی که فرزندم بشد وارد به دانشگاه
برآمد از درون سینه ام از غصّه وغم آه
بشد دانشجوی آزاد ومن دربند وبیچاره
چرا که نیک می دانم هزینه ساز و سرباره
از این پس الوداعی بایدم با خنده و شادی
و با هر چه پس انداز و حقوق و پول و آزادی
شروع گردید دوران ریاضت ، سختی و حرمان
هرآن چیزی بنا کردم بشد درلحظه ای ویران
زدم چوب حراج بر فرش و تخت و تی وی رنگی
همه چیزم بشد قربانی این کار فرهنگی
به خون دل نمودم جور، پول ثبت نام او
حدیث و داستان و قصّه بود، موضوع وام او
از آن ترسم که تا پایان تحصیلات فرزندم
وتاگیرد لیسانس خویش این دردانه دلبندم
نه سقفی روی سر باشد نه فرشی زیر پای من
به جای خانه گردد محبس و زندان سرای من
شود او فارغ التحصیل و ساقط گردد از من حال
شود« جاوید» دراو حسرت شغل و زمن هم مال
برای مشاهده مطلب به ادامه مطلب مراجعه کنید !
طرز فکر دانشجوهای جدید و ترم آخری (طنز)
برای مشاهده مطلب به ادامه مطلب مراجعه کنید !
زنده شد خنده دوباره با نوای پـَـَـ نــه پـَـَــــ
دل ما شاد شد ازخاطره های پـَـَـ نــه پـَـَــــ
هرکسی هرسخنی داشت برایت بنوشت
ذهن مابازشد از ذهن رسای پـَـَـ نــه پـَـَــــ
باصدای توبه لبخنــــد کمی راضــــی شــد
دل غمگین و صدایم به صدای پـَـَـ نــه پـَـَــــ
پیـــج ها مانده و درمانده شدند از هنـــرت
خودمانیم همه افتاده به پای پـَـَـ نــه پـَـَــــ
نمره دادی به همه لایـــک زدی پست مرا
اگــرم لایــک نخوردم به فدای پـَـَـ نــه پـَـَــــ
هرکــه زوری زدو خلاقـــیتی حاصل کـــــرد
همه را ریخت به عشق توبه پای پـَـَـ نــه پـَـَــــ
شعــر ناقابلــی از عقــل کمم بیــــرون زد
نامه ای ساده زدم باز بــرای پـَـَـ نــه پـَـَــــ
برای مشاهده مطلب به ادامه مطلب مراجعه کنید !
شباهت بلال و خیار چیست؟
هیچكدامشان در «تایتانیك» بازی نكردند
چرا روی آدرس اینترنت به جای یك دبیلیو، سه تا دبیلیو میگذارند؟
چون كار از محكمكاری عیب نمیكنه
برای قطع جریان برق چه باید كرد؟
باید قبض آن را پرداخت نكرد
آخرین دندانی كه در دهان دیده میشود چه نام دارد؟
دندان مصنوعی
چطور میشود چهارنفر زیر یك چتر بهایستند و خیس نشوند؟
وقتی هوا آفتابی باشد این كار را انجام دهند
چرا لكلك موقع خواب یك پایش را بالا میگیرد؟
چون اگر هر دو را بالا بگیرد، میافتد
چرا دو دوتا میشود پنج تا؟
چون علم پیشرفت كرده
اختراعی که برای جبران اشتباهات بشر درست شده چیست؟
طلاق
چه طوری زیر دریایی رو غرق میکنن؟
یه غواص میره در میزنه
خط وسط قرص برای چیه؟
برای اینكه اگه با آب نرفت پایین با پیچگوشتی بره
اگه یه نقطه آبی روی دیوار دیدید كه حركت میكند چیست؟
مورچهای است كه شلوار لی پوشیده
عکسهایی از سوژه های خنده دار ایرانی 10
آخر بدشانسی !! ( تصویری)
ادامه ی تصاویر در ادامه مطلب
از جونت سیر شدی چنین کار کن ! (عکس)
کی میگه مردا بچه داری بلد نیستن؟! ( تصویری)
ترسِ از ورود به سوپر مارکت ! + عکس
تعداد صفحات : 9
زر پاتوق یکی از بزرگترین سایت های تفریحی ایرانی میباشد که با مدیریت قوی همواره باعث سرگرمی شما خواهد شد